فیلم داستان "آکیرا" مردی که به عنوان یک وکیل کار می کند. یک روز، او با مشتری سابق خود "ری" ملاقات می کند، که از او می خواهد تا درباره شوهر فقیدش "دایسوکه" تحقیقاتی را آغاز کند و ...

"شینو تومویو" در طول سال ها سوء استفاده، رها شدن و افسردگی در کنار دوستش "ماریکو" ایستاده است. هر چقدر هم که شرایط او وحشتناک باشد، دوستی آنها در زندگی ماریکو و تومویو نیز یک عامل اطمینان بخش بوده است. تا زمانی که شینو از خبر مرگ ماریکو کاملاً آشفته می شود و ...

لری به عنوان یک رادیوگر در یک بیمارستان عمومی کار می کند. او افسرده شده است، زیرا آماکاسو، که او را دوست دارد، تصمیم گرفته است به خارج از کشور به دانشگاه پزشکی واشنگتن سفر کند تا بیشتر به عنوان رادیولوژیست یاد بگیرد و ...

داستان انیمیشن در مورد جوانی به نام "لوبیچی" است که میان دود غلیظ دودکش‌ها در شهری دورافتاده زندگی می‌کند. مردم این شهر طی قرن‌ها آسمان را ندیده‌اند و دیگر باور ندارند که ستاره‌ها وجود داشته باشند. اما لوبیچی همراه با هیولایی مهربان به نام "پوپل" که از زباله ساخته شده است، تصمیم می‌گیرند ثابت کنند که ستاره‌ها واقعی هستند و ...

داستان عاشقانه ای بین یک مهندس 25 ساله و یک دختر دبیرستانی 16 ساله که از صدای مستعدی برخوردار است و ....

کنشین هیمورا در برابر یک فروشنده اسلحه مرموز به نام انیشی یوکیشیرو که دنیای تبهکاران چین را کنترل می کند، قرار می گیرد. در این حین، راز "جوجیشو" کنشین هیمورا نیز فاش می شود و ...

هنگامی که پلیس شینسنگومی در حرج و مرج و بحران قرار می‌‎گیرد ، گروه یوروزویا برای محافظت از شوگان کشور باز می‎گردند و…

یک دانشجوی کالج توکیو توسط غول مورد حمله قرار میگیرد، این موجود یک نوع انسان قدرتمند هست که از بدن انسان تغذیه می کند. او زنده میماند اما حالا در حال تبدیل شدن به همان موجود هست…

یک غول بنام گومت دختری دانشجو را به یک رستوران خاص دعوت میکند و در آنجا یک مرد جوان ممکن است جزء منوی غذای آنها باشد و ...

این فیلم داستان یک بوکسور جوان و یک دختر را به تصویر می‌کشد که در طی یک شب در توکیو در میان قاچاق مواد مخدر گرفتار می‌شوند و…

کازانیاری، یک مرد جوان آرام و با رفتار خوب است که در یک شرکت چاپ کار می کند. از سوی دیگر، برادر بزرگترش، تاکاهاشی دردسرساز است و ...

در سال 1868، بعد از اتمام جنگ باکوماتسو، مردی به نام «کنشین همورا» که سابقا یک آدمکش بوده است، در حالی که در ژاپن سرگردان است، قسم میخورد به کسانی که نیاز به کمک داشته باشند یاری برساند…

اواخر دوره ادو در ژاپن یک رغیب به نام توشو مامیا برای او پیدا شد که با ارتکاب به جنایاتی مثل قتل و تجاوز به عنف قصد آزار و اذیت دیگران را داشت که درگیری بزرگی بین آنان ایجاد می شود که تصمیم به ترور نارسوگو ماستوداریا میگیرد…